پژوهش حاضر نتیجه تحقیق در خصوص امکانسنجی پیادهسازی مدیریت دانش و همچنین بررسی تفاوت دیدگاه اعضای هیأت علمی و کارکنان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر میباشد. به این منظور برای سنجش ابعاد و مؤلفههای مدیریت دانش از مدل پاولوسکی استفاده شد. پژوهش مورد نظر از لحاظ م چکیده کامل
پژوهش حاضر نتیجه تحقیق در خصوص امکانسنجی پیادهسازی مدیریت دانش و همچنین بررسی تفاوت دیدگاه اعضای هیأت علمی و کارکنان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر میباشد. به این منظور برای سنجش ابعاد و مؤلفههای مدیریت دانش از مدل پاولوسکی استفاده شد. پژوهش مورد نظر از لحاظ ماهیت کاربردی و از نظر روش توصیفی_پیمایشی بوده است. جامعه آماری مشتمل بر 308 نفر عضو هیأت علمی و 320 نفر کارمند بوده است که با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه به ترتیب 175و 169 نفر تعیین گردید و با در نظر گرفتن 20% ضریب افت پرسشنامه بین نمونهها توزیع گردید. روش نمونهگیری تصادفی ساده بوده است. ابزار سنجش پرسشنامه محققساختهای است که روایی آن توسط پنج نفر از استادان حوزه مدیریت مورد تأیید قرار گرفت و صحت و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 95% مورد تأیید قرار گرفت. در بررسي فرضیهها از آزمون تیتكنمونهاي استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده: از نظر آزمودنیها امکان پیادهسازی مؤلفههای شناسایی دانش، تولید دانش، اشاعه دانش، یکپارچهسازی و انتقال دانش در سه بعد ساختار سازمانی، تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، و منابع انسانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر وجود ندارد. همچنین در بررسي تفاوت بین دیدگاه اعضاي هیأت علمي و كاركنان در خصوص آمادگي لازم براي پيادهسازي مديريت دانش از آزمون مقايسه ميانگين دو گروهي استفاده شده است و نتیجه حاصله نشاندهنده این است که تفاوت معناداری بین دیدگاه اعضاي هیأت علمی و کارکنان در هیچ یک از ابعاد و مؤلفهها وجود ندارد. با توجه به اهداف تحقيق از طريق آزمون رتبهای فريدمن مشخص شد که بين شاخصها به لحاظ ميزان آمادگي جهت پیادهسازی مدیریت دانش تفاوت وجود دارد و در مقايسه با ساير شاخصها تولید دانش در دانشگاه مورد نظر بیشتر از سایر مؤلفهها میباشد.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائۀ الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیختۀ کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موج چکیده کامل
هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائۀ الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیختۀ کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موجود، روش کمّی پیمایش/ زمینه-یابی به صورت الکترونیکی در سطح کشوری و با بازگشت 801 پرسشنامه از مجموع 18 شرکت تابعه پتروشیمی به کار رفته و متغیرهای فرهنگ سازمانی، سبک های یادگیری و گرایش های غالب یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است. برای مداقه در وضع موجود و سطح مطلوب انتظارات در شرکت، از رویکرد کیفی و نظریه مبنایی استفاده شده و در نهایت نتایج دو بخش کمی و کیفی پژوهش در هم آمیخته و تلفیق شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی شرکت پتروشیمی در وضع موجود از میان چهار سنخ بیشتر به جانب سلسله مراتب و سپس تا اندازه ای بازار چولگی دارد و مؤلفه های فرهنگ خانواده و بویژه ادهوک در آن ضعیف است. همچنین، از چهار سبک یادگیری، در وضع موجود شرکت غلبه با قطب های همگرا و واگراست وسبک های جذب كننده و تطابق دهنده از فراوانی کمتری برخوردار است. از حیث برنامه های آموزشی موجود نیز به طور کلی گرایش غالب به پیگیری و کسب شخصی دانش، به جای حضور در برنامه های آموزشی رسمی شرکت مشاهده می شود. همچنین یافته های کیفی و نتایج مصاحبه های عمیق تغییرات در سه حوزه؛ الزامات، فرایندهای کلیدی، عملیات یادگیری را برای استقرار یادگیری سازمانی را نمایان ساخته است.
پرونده مقاله
فرایند نوآوری به شدت به دانش و مدیریت دانش بستگی دارد. برخی سازمان ها از پیامدهای واقعی که ممکن است مدیریت دانش داشته باشد آگاه نیستند. تحقیقات نشان می دهد که مدیریت دانش و نوآوری بر عملکرد سازمان ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی نقش چکیده کامل
فرایند نوآوری به شدت به دانش و مدیریت دانش بستگی دارد. برخی سازمان ها از پیامدهای واقعی که ممکن است مدیریت دانش داشته باشد آگاه نیستند. تحقیقات نشان می دهد که مدیریت دانش و نوآوری بر عملکرد سازمان ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی نقش مدیریت دانش و نوآوری بر عملکرد سازمان مورد مطالعه است. جامعه آماری این پژوهش، تعداد 100 نفر از کارکنان مرکز رشد و فناوری و کارآفرینی دانشگاه شهید بهشتی می باشد. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده است و تعداد نمونه مورد استفاده در این پژوهش توسط فرمول نمونه گیری کوکران میزان 79 نفر محاسبه گردید. از این رو پرسشنامه در میان 90 نفر از کارکنان توزیع و در این میان 80 پرسشنامه عودت داده شد. همچنین روایی محتوا و سازه پژوهش با استفاده از اساتید صاحبنظر مورد تأیید واقع شد و پایایی هر 3 متغیر پژوهش از طریق آلفای کرونباخ شامل مدیریت دانش با ضریب0.830، نوآوری با ضریب 0.828 و عملکرد با ضریب 0.802 نیز تأیید گردید. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد، مدیریت دانش و نوآوری به شدت بر عملکرد سازمان تأثیر می گذارد. به عبارت دیگر، مدیریت دانش از طریق نوآوری عملکرد سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش مطالعه تأثیر مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی در شهرداری منطقه 4 تهران جهت ارایه پیشنهادات کاربردی برای افزایش سطح توانمندیهای سرمایه انسانی از مجرای استقرار نظام مدیریت دانش بوده است. پس از مرور ادبیات و پیشینه پژوهش به منظور تعریف مدیریت دانش چهار مؤل چکیده کامل
هدف این پژوهش مطالعه تأثیر مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی در شهرداری منطقه 4 تهران جهت ارایه پیشنهادات کاربردی برای افزایش سطح توانمندیهای سرمایه انسانی از مجرای استقرار نظام مدیریت دانش بوده است. پس از مرور ادبیات و پیشینه پژوهش به منظور تعریف مدیریت دانش چهار مؤلفه شناسایی، کسب، توسعه و تسهیم و برای توسعه منابع انسانی چهار مؤلفه توسعه نگرشی، دانشی، رفتاری و مهارتی حاصل شدند. با پیروی از فسلفه اثباتباوری، رویکرد قیاسی (کمی) و روش پیمایش، از پرسشنامه (مشتمل بر 45 پرسش) جهت گردآوری دادهها استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه از طریق انتخاب پرسشنامه استاندارد و ارایه آن به خبرگان، روایی سازه از طریق انجام تحلیل عاملی تأییدی و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ (91/0) تأیید شدند. جامعه آماری پژوهش کارشناسان، کارشناسان ارشد و مدیران این سازمان به تعداد 1100 نفر بود و نمونه آماری به روش تصادفی ساده و به حجم 285 نمونه انتخاب شدند. نرمال بودن دادهها از مجرای آزمون کولموگروف اسمیرنوف و روابط بین متغیرها و برازش مدل مفهومی پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری تأیید شدند. در نهایت مشخص شد که مدیریت دانش در توسعه منابع انسانی نقش معناداری (ضریب همبستگی 857/0 و بار عاملی 81/0) را ایفا میکند. همچنین مشخص شد که شناسایی، کسب، توسعه و تسهیم دانش بر توسعه دانشی، نگرشی، رفتاری و مهارتی سرمایه انسانی مؤثر است. در نتیجه یکی از نتایج مورد انتظار از توسعه نظام مدیریت دانش میتواند توسعه سرمایه انسانی در تمامی ابعاد باشد. همچنین، میتوان نتیجه گرفت که یکی از ابزارهای توسعه منابع انسانی استقرار نظام مدیریت دانش است.
پرونده مقاله
عملکرد سازمان ها را نمی توان صرفاً بر اساس معیارهای مالی مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد؛ زیرا پژوهش ها نشان داده است، ارزش بازاری شرکت ها و مؤسسات مالی را عمدتاً دارایی های غیرمالی که به آن ها دارایی های نامشهود یا سرمایه های فکری اطلاق می شود، تعیین می کند. بر این چکیده کامل
عملکرد سازمان ها را نمی توان صرفاً بر اساس معیارهای مالی مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد؛ زیرا پژوهش ها نشان داده است، ارزش بازاری شرکت ها و مؤسسات مالی را عمدتاً دارایی های غیرمالی که به آن ها دارایی های نامشهود یا سرمایه های فکری اطلاق می شود، تعیین می کند. بر این اساس تحقیقِ حاضر با هدف شناسایی تأثیرِ ابعاد سرمایۀ فکری و مدیریت دانش و تأثیر آن ها بر عملکرد سازمانی در شرکت پایانه های نفتی ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظِ روش، توصیفی تحلیلی و از لحاظِ هدف، کاربردی است. جامعۀ آماری شامل کلیۀ مدیران، رؤسا و سرپرستان (رتبه های بالای 17) و پرسنل ستادی می باشد که در زمان تحقیق 214 نفر بوده اند و به روش سرشماری انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که مدل اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. در این مدل سرمایۀ انسانی و ساختاری و رابطه ای بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت داشته و از سوی دیگر این اجزاء به طور غیرمستقیم با نقش میانجی مدیریت دانش بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت دارند، که با نتایج به دست آمده میزان تأثیر هر یک از عوامل، مشخص و رتبه بندی شده و بر این اساس پیشنهاداتی مطرح شدند.
پرونده مقاله
هدف تحقیق حاضر مدل یابی ساختاری تأثیر عوامل سازمانی برتوسعه منابع انسانی با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش در دانشگاه های آزاد اسلامی هرمزگان بوده است . پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر مدل یابی ساختاری تأثیر عوامل سازمانی برتوسعه منابع انسانی با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش در دانشگاه های آزاد اسلامی هرمزگان بوده است . پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان هرمزگان که شامل ۵۶۰ نفر کارمند بودند که ۲۲۸ با استفاده از فرمول کوکران نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرآیند مدیریت دانش شکرزاده (۱۳۹۱)، الگوی انتقال آموزش هالتون و بیتس ورونا(۲۰۰۰)، عوامل سازمانی منوس (۲۰۰۴)، توسعه منابع انسانی نجفی و همکاران (۱۳۹۱)استفاده شد، روایی سازه پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد، پایایی پرسشنامهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 93/0؛ 89/0؛ 89/0 و 91/۰ گزارش شده است. نتایج نشان داد که عوامل سازمانی بر فرآیند مدیریت دانش تأثیر مستقیم ومعنادار دارد، الگوی انتقال دانش بر توسعه منابع انسانی تأثیر مستقیم و معنادار دارد، فرآیند مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی تأثیر مستقیم دارد، فرآیند مدیریت دانش از طریق سیستم انتقال آموزش برتوسعه منابع انسانی کارکنان تأثیر غیر مستقیم دارد، عوامل سازمانی از طریق فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش بر توسعه منابع انسانی تأثیر غیر مستقیم دارد.
پرونده مقاله
هدف اين پژوهش، آسیبشناسی بلوغ مدیریت دانش با رويكرد استراتژی محور در شرکت برق منطقهای خوزستان میباشد. روش این پژوهش، توصیفی– پیمایشی بود. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎري شامل 48 نفر از متخصصان این شرکت مرتبط با فرایند مديريت دانش بود ، که با توجه به محدودیت جامعه، از کل شماری استفاده شد چکیده کامل
هدف اين پژوهش، آسیبشناسی بلوغ مدیریت دانش با رويكرد استراتژی محور در شرکت برق منطقهای خوزستان میباشد. روش این پژوهش، توصیفی– پیمایشی بود. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎري شامل 48 نفر از متخصصان این شرکت مرتبط با فرایند مديريت دانش بود ، که با توجه به محدودیت جامعه، از کل شماری استفاده شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه ارزیابی بلوغ مدیریت دانش استراتژی محور کروگر، بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، بین جامعه پژوهش توزیع و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS20 و روش های آمار توصیفی شامل میانه و میانگین و انحراف استاندارد و کمینه و بیشینه استفاده گردید. لازم به ذکر است که برای ارزیابی میزان بلوغ تک تک گویه های مدیریت دانش استراتژی محور از مقایسه میانه با حد متوسط (چارک دوم معادل نقطه 50 درصدی) استفاده شد. نتایج نشان داد این شرکت از مراحل شش گانه بلوغ، در چهار مرحله تصمیم گیری، تدوین سیاست ها، تدوین استراتژی ها و پیاده سازی استراتژی های مدیریت دانش و از 97 شاخص در 34 شاخص امتیازی کمتر از حد متوسط کسب کرده است که به عنوان آسیب های بلوغ مدیریت دانش شرکت گزارش شدند و می بایست استراتژی موجود شرکت بازنگری شود و مدیریت دانش به عنوان یکی از ستون های اصلی استراتژی سازمان قرار گیرد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی نقش مدیران ارشد در توسعه مدیریت دانش در دانشگاه شهید بهشتی انجامشده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق نمونه آماری از بین اعضای هیئتعلمی دانشگاه که 831 نفر می باشد تعداد 135 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای جمعآوری داده ها چکیده کامل
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی نقش مدیران ارشد در توسعه مدیریت دانش در دانشگاه شهید بهشتی انجامشده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق نمونه آماری از بین اعضای هیئتعلمی دانشگاه که 831 نفر می باشد تعداد 135 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته که توسط خبرگان روایی آن تائید شد استفاده گردید. 21 سؤال این پرسشنامه به بررسی مؤلفههای مدیریت دانش (حفظ، کسب، کاربرد و انتقال) می-پردازد و 19 سؤال دیگر تأثیر مدیر ارشد دانش بر این مؤلفهها را برآورد می کند. داده های پژوهش از طریق معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشاندهنده رابطه قوی و معنادار مبنی بر تأثیر مدیر ارشد دانش بر مؤلفههای مدیریت دانش است. با توجه به نتایج در بررسی جایگاه مدیران ارشد دانش، در توسعه مدیریت دانش، بیشترین نقش در بین عوامل مورد بررسی بر روی کاربرد دانش می باشد و سپس کسب دانش، انتقال دانش و حفظ و نگهداری دانش تحت تأثیر مدیران ارشد دانش، در توسعه مدیریت دانش میباشند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران(2007) است. آماره پژوهش، متشکل از 218 مقاله درباره مدیریت دانش در سازمان های آموزشی است که بین سال های 2016 تا 2022 میلاد چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران(2007) است. آماره پژوهش، متشکل از 218 مقاله درباره مدیریت دانش در سازمان های آموزشی است که بین سال های 2016 تا 2022 میلادی و 1392 تا 1401 شمسی در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل32 مقاله است که به صورت هدفمند جمع آوری و براساس پایش موضوعی داده-ها انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، شایستگی های مشاوران در 4 بُعد و 17 عامل طبقه بندی شدند. این ابعاد شامل بُعد رفتاری(مشتمل بر ویژگی مهارت های ادراکی، سواد رسانه ای، مدیریت دانش، انگیزش و تعهد)، بُعد سازمانی(مشتمل بر عوامل؛ استراتژی مدیریت دانش سازمانی، رویکرد مدیریت منابع انسانی، کارراهه شغلی،راهبردهای مدیریت دانش پداگوژیک، رویکرد مدیریت سازمانی، منتورینگ و فرهنگ سازمانی )، بُعد فرهنگی – اجتماعی (مشتمل بر ویژگی هایی چون نگرش فرهنگی- اجتماعی و سرمایه اجتماعی) و بُعد زمینه ای (مشتمل بر عوامل؛ فراهم کردن زیرساخت و پشتیبانی) می باشد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تأمین اجتماعی استان هرمزگان است. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع داده بنیاد است. جامعه مطالعاتی متخصصان حوزه مدیریت دانش، کارکنان دارای 10 سال سابقه و بالاتر، روسای ادارات و معاونین سازمان تأمین اجتماعی استان هرمز چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تأمین اجتماعی استان هرمزگان است. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع داده بنیاد است. جامعه مطالعاتی متخصصان حوزه مدیریت دانش، کارکنان دارای 10 سال سابقه و بالاتر، روسای ادارات و معاونین سازمان تأمین اجتماعی استان هرمزگان است. برای انتخاب افراد از نمونهگیری نظری از نوع هدفمند استفاده شد. کدگذاری دادهها با استفاده از نرمافزار مکس کیودا انجام گردید. یافتههای تحقیق با استفاده از فرایند کدگذاری نشان داد 177 کد اولیه در قالب مدل عوامل مؤثر (علی و زمینهای، مداخله، راهبرد و پیامد) بر استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تأمین اجتماعی استان هرمزگان تأثیرگذار هستند و 147 کد اولیه به عنوان شاخصهای ارزیابی الگو انتخاب شد. این کدها در مفاهیم و مقولات محوری جای گرفت بر اساس یافتههای پژوهش مقولههای «مدیریت مشارکتی، شایستگی حرفهای کارکنان، رسالت سازمان و حمایت دولت» به عنوان شرایط علی، مقولههای «سیستمهای اطلاعاتی و مدیریتی، راهبرد و رهبری، فراموشی هدفمند، جو رقابتی و زیرساخت فناوری» به منزله شرایط بســتر، مقولههای «ساختار سازمانی، اشتراک سازمانی، چشمانداز سازمانی، میزان تفویض اختیار و نظارت و کنترل» بهمنزله شرایط مداخلهگر، مقولههای «مهندسی معکوس، آموزش و تربیت، طراحی دورههای آموزشی و توانمندسازی کارکنان» به عنوان راهبرد و 6 مقوله (تقویت مهارتهای خودتنظیمی، تقویت انگیزش شغلی، افزایش تعهد سازمانی، انعطافپذیری در ارتباطات، کارآفرینی و نوآوری، بهبود عملکرد سازمانی) به عنوان پیامدهايِ استقرار سیستم مدیریت دانش در سازمان تأمین اجتماعی احصــاء شــدهانــد.
پرونده مقاله